بشنو, هنوز اسم تو را داد میزنم
با واژه های ناقص و معیوب و الکنم
از عشق تو سرم که به سنگی نمی خورد
این گور را برای خودم باز می کنم
من سالهاست مرده ی از یاد رفته ام
در انتظار فاتحه ات چرت می زنم
جرمی نکرده ام که مجازات می شوم
تو لا اقل بگو که چه افتاد گردنم؟
می خواستم که ترک کنم بی تو خانه را
این تیغ خاطرات گرفته به دامنم
حالا تمام خاطره ها چرخ می زنند
روی فضای سرد و مه الود مدفنم :
گفتی چطور می شود آخر دل تو را
با اینهمه محبت و ایثار بشکنم؟...
پایا, هنوز مثل گذشته تو عاشقی.
لطفآ به من نگو نه ؛که باور نمی کنم
دیگر بریده ام به خدا, زود تر بیا
من طاقتم که قدر شما نیست, من زنم
این حرفها که از طرف یک غریبه نیست
پایا, نگو ... , جنازه کدام است؟؟؟ این منم

دکلمه با صدای خودم
نظرات شما عزیزان:
|