ღ.•**•.خاطــراتــ سوختــه.•**•.ღ







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





نمیخواهم بمیرم

                                                     نمی خواهم بمیرم ، با که باید گفت ؟

کجاباید صداسر داد ؟

در زیر کدامین آسمان ،

روی کدامین کوه ؟

که در ذرات هستی ره برد توفان این اندوه

که از افلاک عالم بگذرد پژواک این فریاد !

کجا باید صدا سر داد ؟

***

فضا خاموش و درگاه قضا دور است

زمین کر ، آسمان کور است

نمی خواهم بمیرم ، با که باید گفت ؟

***

اگر زشت و اگر زیبا

اگر دون و اگر والا

من این دنیای فانی را

هزاران بار از آن دنیای باقی دوست تر دارم .

***

به دوشم گر چه بار غم توانفرساست

وجودم گرچه گرد آلود سختی هاست

نمی خواهم از این جا دست بردارم !

تنم در تاروپود عشق انسان های خوب نازنین بسته ست .

دلم با صد هزاران رشته ، با این خلق

بااین مهر، بااین ماه

بااین خاک با این آب ...

پیوسته ست .

مراد از زنده ماندن ، امتداد خوردوخوابم نیست

توان دیدن دنیای ره گم کرده در رنج و عذابم نیست

هوای همنشینی با گل و ساز و شرابم نیست

جهان بیمارو رنجور است .

دو روزی را که بر بالین این بیمار باید زیست

اگر دردی زجانش برندارم ناجوانمردی ست .

***

نمی خواهم بمیرم تا محبت را به انسان ها بیاموزم

بمانم تا عدالت را برافرازم ، بیفروزم

خرد را ، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم

به پیش پای فرداهای بهتر گل برافشانم

چه فردایی ، چه دنیایی !

جهان سرشار از عشق و گل و موسیقی و نور است ...

نمی خواهم بمیرم ای خدا !

ای آسمان !

ای شب !

نمی خواهم

نمی خواهم

نمی خواهم

مگر زور است ؟

 

 فـــــــــــــــــــــــــــریــــــــــــــــــــــــدون مشیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــری اما باید مرد....زیباست....




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط тαηнα در 8:19 | |