می نويسم تو رو با بغض با همين دستای خسته ام
می نويسم تا بدونی من هنوز ياد تو هستم
می نويسم از رهايی از نگاه عاشقونه
از اميد عشق و خوبی توی اين دوره زمونه
می نويسم تو رو با اشک روی بی تابی مهتاب
يا که با دل شکسته رو گل های زرد آفتاب
می نويسمت با ترديد روی تنهايی پونه
می نويسم گل مريم قصه ی عشقو می خونه
می نويسم از ترانه توی اين سکوت مهتاب
از دوتا چشمای خسته ام که واسه توشده بی تاب
می نويسمت با احساس روی تک درخت خونه
شايد اون دستای سردت قدر عشقمو بدونه
می نويسم از نگاهت که برام ترانه سازه !
از غم ستاره ای که پاک و ساده دل می بازه
می نويسم از جدايی از يه قلب پاک و عاشق
می نويسم پيش قلبت عشق من نبوده لايق
فقط از تو می نويسم ای تو آخرين بهونه
ای که اين قلب شکسته ام شده از تو يه نشونه
بی تو از تو می نويسم ای اميد آخرينم
نمی خوام بدون چشمات ديگه فردا روببينم
نظرات شما عزیزان:
|