درد و دل |
||
چیزی نیست غیر از حرفای نگفته حرفایی که مثل بغض می ترکن و .....ازارم میده .منم تنها خسته...از همه چی بریدم..... همه خاطراتمو گذشته ها رو انداختم دور و گفتم :فراموش یه چیزی ته دلم گفت:یادمه |
||
دوستان عاشق تنها |
|
|
دوستان عاشق |
|
|
وضعیت من در یاهو |
|
|
آمار وب |
|
كاربران آنلاين:
تعداد بازديدها: RSS |
طراح قالب: |
| نازترین قالب های وبلاگ |
موزیک و سایر امکانات |
||||||||||||||||||||||||
Alternative content | ||||||||||||||||||||||||
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
|
|
||
|
من کیستم؟ کجای داستانم هستم؟به کجا روانه هستم؟
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:57 | ||
|
|
||
|
برای عکس هایی که پاره کردم و سوزانـدمشان...
برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم... حـتـی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند و خـیـلـی دیـــرشناختمشان...! برای بـی خـیـالــی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش... خنده هایی که دارم فراموششان می کنم... و برای خودم که حالا دیگـر خیلی عوض شده ام! راستی...؟؟؟؟ می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت !؟ جایی که می ری مردمی داره که می شکننت.. نکنه غصه بخوری ، تو تنها نیستی.. تو کوله بارت عشق می ذارم که بگذری، قلب می ذارم که جا بدی... اشک می دم که همراهیت کنه و مرگ که بدونی بر می گردی پیش خودم...
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:54 | ||
|
|
||
|
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:46 | ||
|
|
||
|
هرگاه از شدت تنهایی ، به سرم هوس اعتمادی دوباره میزند، خنجر خیانتی را که در پشتم فرو رفته؛ در می آورم، می بوسمش اندکی نمک به رویش می پاشم دوباره بر سر جایش میگذارم از قول من به آن لعنتی بگویید "خیالش تخت" من دیوانه هنوز، به خنجرش هم وفادارم...
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:42 | ||
|
|
||
|
تنها شدیم، منو دلم ، عاقبتم جداییه
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:41 | ||
|
|
||
|
من چرک نویس احساسات تو نیستم ! "دوستت دارم" هایت را جای دیگری تمرین کن.
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:37 | ||
|
|
||
|
تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست ... تنهايي رادوست دارم زيراعشق دروغي درآن نيست ... تنهايي را دوست دام زيرا تجربه کردم ... تنهايي را دوست دارم ز یرا خداوند هم تنهاست ... تنهايي را دوست دارم زيرا.... در کلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست و انتظار کشيدنم راپنهان خواهم کرد
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:36 | ||
|
|
||
|
تو در قلبم خانه داري،
خانه اي روشن تر از كهكشان،و آبي تر از دريا،
تو آموزگار عشق بودي ،
زمين از تو آبرويي تازه گرفت ،
ودرختان با نفس توشكوفه دادند.
من شقايق ها را با تو شناختم ،
شقايق هاي باران خورده،
شقايق هاي زخمي ،
شقايق هاي پرپر ،
هيچ كس مثل تو شقايق را معنا نكرد ،
اي باغبان باغهاي بيكران عشق ،
عشق با تو براي من معنا پيدا كرد
ياد تو كه از غرب طلوع كردي ،
و من را از ظلمت نجات دادي ،
در ذهنم مي درخشد ، تو از آفتاب روشن تر بودي ،
آفتاب نمي تواند دل هاي تاريك را روشن كند
اما تو توانستي
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:33 | ||
|
|
||
|
آموختم از بهار عشق را
از زمستان شادی را از پائیز غم را از تابستان امید را تنـــها آمده ام و تنـــــــــــــــــها خواهم رفت ......
دوست ندارم بگویم دوستت دارم دوست دارم بدانی که دوستت دارم
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:27 | ||
|
|
||
|
آخرش رفتی و من تنها شدم یه غروب سرد بی فردا شدم یه روزی از قصه تو پیر می شم رفتی و جای تو خالیه پیشم آخرش نموندی و خاطره موند رفتی و رفتن تو دل و سوزوند ولی من سپردمت به آسمون دست اون شاهد عشق پاکمون نیستی من بهونه گیر کی بشم رفتی دستامو رو عکست می کشم آخرش شمارش روز و شبا کی می شه بیاد دوباره ای خدا خواب هر شبم شده رویای تو من هنوز تو گوشمه صدای تو کاش نمی رفتی و من پر می شدم روز و شب از عطر تو هوای تو
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 5:27 | ||
|
|
||
|
آنها كه شكستند دل كوچك ما را ، دمشان گرم
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 1:9 | ||
|
|
||
|
شب های تـــاریک شـــب های دلتـــنگی شــــــب های خــــامــــوش شــــــــــب های زیر چــــتر غـــم شــــــــــــــــــــــب دلــــــــــگـــــــیـــــــر شــــــــــــــــــب های زنــــــــــــــــــــــــــــــــدان شـــــــــــــــــــــــب های زنـــــــــــــجــــــــــــــیــــــر شـــــــــــــــــــــــــــب های بـــــی فــــانوس مهــــتاب شــــــــــــــــــــــــــــــب های مـــــــــــــــــــــــــــــــــــرابــــــــــ شــــــــــــــــــــــــــب های ســـــــــرد بــرگ ریــــــــــزان شـــــــــــــــــــــــب های درد مردمی در خود گریزان شــــــــــــــــــــب های پـــشت پرده توی ظلـــمت شــــــــــــــــب های غــــــــــــــــــربــــــــــــت شــــــــــــــب های کنج تاریک بدون نور شـــــــــــب های مجـــــــــــبـــــــــور شـــــــب های مــــــــــــــــــــرگ شــــب های بیـــــــــداری شب های فریـــــاد
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 23:35 | ||
|
|
||
|
مرا بازیچه خود ساخت چون موسا که دریا را
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 22:55 | ||
|
|
||
|
راضي شدم من اي دوست
به يك نگاه ساده تورو خدا بگو كه كجاي اين زياده ! راضي شدم من حتي شبها بياي تو خوابم غزل برات بخونم تو هم بدي جوابم راضي شدم هميشه تو روياهام ببينم برات از آسمون ها ستاره اي بچينم
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 22:53 | ||
|
|
||
|
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 22:43 | ||
|
|
||
|
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 22:42 | ||
|
|
||
|
تنهایی ، شوری اشكهایم
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 22:33 | ||
|
|
||
|
باید بدجنس باشی...!!
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 22:28 | ||
|
|
||
|
دلم که بهانه ات را میگیرد
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 22:13 | ||
|
|
||
|
وقتی که شب بساط غزل رو به راه شد
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط тαηнα در 2:7 | ||